به شیخ ابوسعید ابوالخیر گفتند:
فلان کس بر روی آب راه میرود !
گفت: « سهل است! وزغی و صعوه ای نیز بروی آب میرود »
گفتند: فلان کس در هوا میپرد!
گفت: « زغنی و مگسی نیز در هوا بپرد »
گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری بشهری میرود!
شیخ گفت: "شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میرود،
این چنین چیزها را بس قیمتی نیست.
مرد آن باشد که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و با خلق داد و ستد کند و با خلق در آمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------